اهمّیت مسئله ظهور و لزوم آمادگی فكری و عملی منتظران از جمله حقایقی است كه بر هیچ شیعه منتظری پوشیده نیست و نگاهی گذرا به عملكرد رسانههای جهانی در كشورهای غیرمسلمان، بیانگر جدّی گرفتن خطر اعتقاد به منجيّ و تبلیغات وسیع تخریبی در جهت نفی و خرافاتی نشان دادن اعتقاد به منجيّ به طور عام و برنامهریزی گسترده پیرامون مسئله مهدويّت در جهت زدودن حسّ عمیق انتظار و مهدیستیزی، به طور خاص است.
در میان تولیدات پرخرج هالیوودی و محصولات پرجلوه و تماشایی آن در دهههای اخیر، بخشی به ساخت فیلمهای آخرالزّمانی اختصاص یافته و دستمایه تهيّهكنندگان قرار گرفته كه به دنبال فروش گیشه خود هستند و بدین منظور از جلوههای بصری و تكینكهای پیشرفته سینمایی استفاده میكنند.
بخش بزرگی از سرمایهگذاری مدیران صهیونیست هالیوود، با انگیزههای سیاسی، در اختیار سازندگان قرار میگیرد. این سرمایهگذاریها به سفارش لابی یهود، بیشتر برای تولید محصولات جذّاب ضدّ اسلامی و ضدّ تشيّع هزینه میشود. با این توصیف، هیچگاه از هزینههای گزاف برخی فیلمهای هالیوودی متعجّب نخواهیم شد.
بحث مهدويّتستیزی در سینمای هالیوودی از سال 2000 م. به بعد شدّت گرفت. به این صورت كه باور انتظار، هدف قرار میگیرد؛ نه بحث منجيّ آخرالزّمانی. از آنجا كه بحث منجيّ آخرالزّمان در همه ادیان تقریباً مشترك و انكارناپذیر است، به جای انكار آن باور، انتظار آخرالزّمانی «تورات» و «انجیل» در سینمای هالیوودی عرضه شد.
هالیوود به عنوان مركز فیلمسازی «آمریكا»، در سال، هفتصد فیلم تولید میكند و نزدیك به 78% سینماها و تلویزیونهای جهان از آن تغذیه میشوند. این در حالی است كه در آمریكا بیش از 60% پرفروشترین فیلمهای هالیوود در خصوص آخرالزّمان است. یهودیان، مؤسّسان اصلی سینمای هالیوود بودهاند و از آنجا كه در غرب، بحث موعودگرایی در تمامی ابعاد، فوقالعادّه جدّی است، به همین دلیل متفكّران غربی بخش مهمّی از افكارشان را صرف این مسئله میكنند.
خرافههایی از طرف صهیونیستها به سینمای هالیوود راه یافته است؛ مانند افسانه آخرالزّمان و پیشگوییهای مربوط به آن كه در محتوا و مضمون، فیلمهایی نظیر «نوسترآداموس»، «آرمگدون» و «روز استقلال» قابل مشاهده است. مهمترین تأثیر این دسته از فیلمهای خرافی، آن است كه حسّ اعتماد به نفس را در مخاطبان جهان سومی نابود میسازد و همزمان، اعتماد و انقیاد نسبت به صاحبان اصلی را (كه به زعم این فیلمها آمریكاییان و یهودیان هستند) ترویج مینماید.1
برخی مواقع، هالیوود ارزشهای اسلامی را به صورت ظریف، به نفع خودش مصادره میكند و از آن خود میداند. خرافه دیگری كه صهیونیستها آن را در قالب سینمایی مصادره به مطلوب كردهاند، مسئله ظهور منجيّ و سفر به سرزمین موعود است؛ امّا منجيّ این قبیل فیلمها آن منجيّای نیست كه بشريّت در انتظار اوست.2
در سالهای اخیر و پس از آغاز هزاره سوم نیز تعداد زیادی از فیلمهایی كه تولید میشوند یا باورهای آخرالزّمانی صهیونیستها را تبلیغ میكنند یا مردم را از موعودی دیگر میترسانند؛ موعودی كه به اذن خداوند، در مقابل تمامی جنگ، كشتار و خونریزی و به اصطلاح آرمگدون، صهیونیستی خواهد ایستاد.
در فیلمهای هالیوودی، به نوعی ضدّمسیح را همان منجيّ مسلمانان نشان میدهند و دیگر آنكه در برابر این شیطان میبایست یك ناجی را معرفی نماید. در فیلمهای هالیوود، این نجاتدهنده زمین كه به نوعی پدر معنوی انسانها نیز معرفی میشود، یك آمریكایی یا یك یهودی است.
آمریكا با نشان دادن آینده تاریك و خونین بشر در فیلمهای خود سعی دارد خود را منجيّ آینده بشريّت معرفی كند. آنها میخواهند آخرالزّمان را به این شكل به جهان نشان دهند كه: نبرد خیر و شر در جغرافیای خاصّی از زمین به وقوع خواهد پیوست.
برخی از فیلمهای چالشبرانگیز هالیوود در زمینه مهدويّت، مانند فیلم3 پیشگوییهای نوسترآداموس كه بیست و شش سال پیش ساخته شده، تلاش میکند كه دجّال (ضدّمسیح) را به عنوان كسی معرفی کند كه از شرق اسلامی ظهور کرده و پوشش اسلامی دارد و با سلاح اتمی به قصد نابودی جهان، به آمریكا میرود؛ ولی با درایت و مدیریت شخصی رئیسجمهور آمریكا نابود میشود.
آرمگدون4 یكی دیگر از محصولات هالیوود است كه به مسیح و منجيّ اشاره دارد. تكنسینها و كمپانیهای نفتی آمریكا به نجات زمین میآیند و كشورهای اسلامی در اوج عقبماندگی، چشمانتظار كمك ایالات متّحده هستند.
از جمله فیلمهایی كه اشاره به پایان دنیا و بحران آخرالزّمان در جهان داشته، مجموعه فیلمهایی با نام آرمگدون میباشد که از سال 1932 تا 2005م. ساخته شدهاند و نشاندهنده فعّالیتهای صهیونیستهای مسیحی و بنیادگرایی مسیحيّت پروتستان بوده و در واقع نام و عنوانی برای جنگ آخرالزّمان، یعنی برای ظهور و بازگشت دوم مسیح(ع) و ایجاد جنگ هستهای در محلّ آرمگدون (بیتالمقدّس كنونی) است كه به نابودی و تخریب اكثر شهرهای جهان منجر میشود و سرنوشت خیر و شر و تكلیف بشر در همین جنگ پایانی تعیین میشود و نماد خیر، غرب و اسراییل و نماد شر، مسلمانان و اعراب قلمداد میشوند.5
در مجموع میتوان گفت: سینمای هالیوود به شیوههای زیر در صدد اسلامستیزی و موعودستیزی برآمده است:
1. نشان دادن یك آمریكایی یا یك یهودی به عنوان منجيّ آخرالزّمان؛
2. نشان دادن مسلمانان به عنوان ضدّمسیح و ضدّمنجيّ آنها؛
3. القای غلبه نهایی تمدّن غرب و منجيّ غربی و شكست حتمی مسلمانان اهریمنی؛
4. تهاجم فرهنگی و مقابله با مسلمانان، از طریق ترویج ارزشهای مادّیگرایانه، مانند انحرافات جنسی، خشونت و جادوگری؛
5. ترسیم ضدّیت اسلام با تكنولوژی و پیشرفت؛
6. جلوه دادن یهودیان و قوانین آنها در همه عرصهها و تحقیر اسلام و مسیحيّت.
بیشك جهان غرب در صدد تحقیر و تخریب معنای آخرالزّمان و آمادهسازی اذهان عمومی برای پذیرش تفسیر غربی آخرالزّمان از طریق سینماست.
بازیهای رایانهای و اینترنت در تخریب فرهنگ مهدويّت
زمانی كلوپها جایگاه مشخّصی داشتند و افراد معدودی به آن مكانها مراجعه میكردند؛ امّا امروزه كامپیوتر در درون خانهها، تلفنهای همراه و ... همه وسایلی هستند كه لحظهای افراد را تنها نمیگذارند. بازیها در نظر اوّلیه، یك سرگرمی است؛ ولی دقّت در نمادها، محتوا و پیامهای آنها به خوبی ما را به خطری كه از ناحیه بازیها ـ به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ـ به افراد منتقل میگردد، واقف میسازد.
امروزه درصد زیادی از مردم جهان، اعمّ از كودك، نوجوان، جوان و ... به انواع بازیهای رایانهای مشغول و سرگرم میباشندكه این محصولات نیز مانند دیگر آثار هنری، فرهنگی، نجاتبخشی و برتری غرب و بیهويّتی، خرافهگویی، خشونت و وحشیگری دیگران را میرسانند.
منجيّ موعود در بازیهای رایانهای، همان كسی نیست كه شیعیان او را مهدی، مسیحیان او را عیسی، زرتشتیان او را سوشیانت و قومهای دیگر او را با نامهای دیگر میخوانند. بسیاری از بازیهای رایانهای در راستای تخریب فرهنگ، در قالب محصولات فرهنگی غربی، برای تحقّق بخشیدن به آرمان غربیها، یعنی سیطره غرب بر اسلام، راهی بازارهای كشورهای مسلمان شده است؛ محصولاتی كه پس از استفاده از آنها، شخص از هويّت و فرهنگ خود دلزده میشود. این بازیها بیشتر، سرمایه اجتماعی جهان اسلام و تشيّع را هدف گرفتهاند.
مقام معظّم رهبری میفرماید: بازیهای رایانهای به شوالیههای مجازی قدرتمند و جذّاب ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی غرب تبدیل شدهاند كه در حال تخریب و تغییر تدریجی ارزشها و هنجارهای انقلاب اسلامی و جهان اسلام هستند. این شوالیههای رایانهای در جنگهای صلیبی قرن جدید بدون هیچگونه حسّاسيّتی، تا عمق خانههایمان نفوذ كردهاند و ما در بیخبری، با آغوش باز به استقبال آنها رفتهایم و هزینههایی برای آنها میدهیم.
برخی بازیهای رایانهای با محتوای صهیونیستی و آمریكایی طرّاحی شده و اسلامستیزی و مهدیستیزی در شكل، فرم و محتوای آنها موج میزند و كودكان در گیرودار خشونت بازیها شلیك خود را به سمت سربندهایی با نامهای مقدّس به طرف مسلمانان متوجّه كرده و به مراحل بالاتر صعود میكنند.
بعد از كنفرانس تلآویو6 (1365 هـ . ش.) یك بازی رایانهای به نام «یا مهدی» ساخته شد كه اسم اصلیاش Persian Gulf Inferno (جهنّم خلیج فارس) است ـ كودك چنان شرطی میشود كه با شنیدن الله اكبر و یامهدی تیراندازی میكند و بالأخره در روح كودك، بذر نفرت از این دو واژه كاشته میشود تا روزی استكبار بتواند از محصول آن فایده برد.7
تقسیمبندی بازیهای رایانهای در زمینه آخرالزّمانی
الف) القای آخرالزّمان تكنولوژیك: یك منجيّ شجاع در قالب بازی «ماتریكس»8 (برای فیلم ماتریكس Enter The Matrix) ساخته شده است. در این بازی كاربر به همراه یك گروه از آرمان شهری به نام زایون (Zion) وظیفه نجات جهان را از دست انسان نماها به عهده میگیرد.9
ب) در القای آخرالزّمان تخيّلی: به طوریكه موجودات ناشناخته فضایی زمین، نسل بشريّت را به مخاطره انداخته، این بار یك منجيّ بسیار دانا با قدرت ماورایی انسانی به مبارزه با این موجودات میپردازد؛ به عنوان مثال در بازی «سام ماجراجو» كاربر، به عنوان یك منجی در نقش سام استون ظاهر میشود. سام به خاطر شجاعت فوقالعادّهاش در مبارزه با این موجودات، به اسطورهای تبدیل شده و به كمك ماشین زمان به گذشته برمیگردد تا جنگ علیه این یاغیان را به نفع بشريّت تمام كند؛
ج) القای آخرالزّمان دینی: در این نوع آخرالزّمان انسانهای شیطانصفت در قالب گروههای تروریستی قصد گرفتن قدرت و نابودی تمامی عناصر پاك و خدایی را دارند و كاربر در این نوع بازی، به عنوان منجی و در نقش جاسوسی خبره و با ایمان، یا سربازان ماهر و معتقد (عمدتاً سربازان از ارتش آمریكا و انگلیس) به عنوان پلیس صلح جهانی ظاهر شده و به مبارزه با دشمنان بشريّت میپردازند. در بازیهایی مانند «اسلحه مرگبار»، «گروه ضربت» و «بازگشت به قلعه یی ولفن اشتاین» از این قبیل هستند یا بازی «دلتافورس»10 (Delta Force) كه در این بازی، دشمن در قالب چهرهای عربی و گاه فارسی با تكلّم جملاتی مانند: حاجی یكی دارد میآید و ... ظاهر شده و بر روی جعبههای دشمن نمادهایی اسلامی چون: «لااله الاالله»، «محمّد رسول الله» و آرمی شبیه آرم آستان قدس رضوی كه متأسّفانه كودك و نوجوان ما با علاقه، تحت تأثیر این بازیها قرار میگیرند.11
با این مطالب عنوان شده در خصوص بازیهای رایانهای دیگر نمیتوان آنها را تنها به عنوان ابزار جذّاب برای تفریح و سرگرمی كودكان نگاه كرد؛ بلكه باید به آنها از دید دشمنان تفكّر اسلامی نگریست و با تولید جانشینهای مناسب با اینگونه بازیها، با توجّه به عمق منابع ملّی و مذهبی به مبارزه با آنها پرداخت.
از جمله شیوههای مقابله دشمن با فرهنگ مهدوی و ایجاد چالش در این زمینه استفاده و بهرهگیری از عرصه اینترنت و وب میباشد. سایتها به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم در برابر فرهنگ صحیح مهدويّت موضع میگیرند و مطلب مینگارند.
منظور از مقابله غیرمستقیم تقابل با فرهنگ مهدوی، از طریق نفی اصول و پایههای اسلام و مذهب شیعه دوازده امامی است كه در حقیقت پشتوانه و تثبیتكننده این تفكّر هستند؛ مانند سایتهای ضدّ تشيّع و فرق ضالّه.
مقابله مستقیم، به تقابلی اطلاق میشود كه هدف آن، مستقیماً معارضه با تفكّر مهدوی است. از جمله تأثیرگذارترین ابزارهای رسانهای دیجیتال در همه دنیا كه در همه خانهها، دسترسی به آن آسان است، اینترنت میباشد. از جلمه سایتهای اینترنتی كه به عنوان هجمههای مجازی دشمنان قلمداد میگردند، میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
1. سایتهای وهّابیت:
وهّابیت به دلیل پشتیبانیهای سیاسی وسیعی كه از آن میشود، بیشترین هجوم خود را به فرهنگ اصیل شیعه وارد میآورد و در راستای چالش مهدويّت، شبهات مرتبط با مهدويّت در تیراژ وسیع و در قالب كتاب، نشریه، لوح فشرده و... توسط وهّابیون در مناطق شیعهنشین توزیع میگردد.
2. سایتهای بهائيّت:
بهائيّت كه سابقه تشكیل آن حدوداً صد و پنجاه سال است، با كمك انگلیس، اسراییل و صهیونیستها توانسته از نظر مادّی و تبلیغاتی پیشرفت زیادی نماید. بهائيّت از برداشت ناصحیح از آموزه مهدويّت ریشه گرفته است. بنابراین نمونههایی از تهاجمهای آنان در برابر تفكّر مهدوی، در سایتها منتشر میگردد.
3. سایتهای عرضه كننده تفكّرات غلط درباره مهدويّت:
اینگونه سایتها آگاهانه یا ناآگاهانه به رواج برداشت ناصحیح خود از فرهنگ مهدوی میپردازند و در این زمینه، از تعلّقات شیعیان به مهدی(عج) بهره میگیرند؛ یك دسته از این سایتها در بردارنده تفكّرات و شیوههای غلط ارتباط با حضرت و تبلیغ وسیع ملاقاتها، مشاهدهها، كرامتها، خوابها و موارد دیگر است كه تأثیر مخرّب این برداشتها در صورت نبود پشتوانه صحیح عقیدتی، قابل اغماض نیست. دسته دیگر، سایتهایی هستند كه بدون ارائه بحثهای تخصّصی حدیثی و علمی، به تطبیق شرایط كنونی با شرایط هنگام ظهور میپردازند و زمانی را برای ظهور مشخّص میكنند.
سایتهایی مانند «آرمگدون نیوز» (اخبار آرمگدون) هر روز دهها صفحه مطالب را به صورت خبر در مورد آخرالزّمان عرضه میكند كه كاملاً اخبار غریبه است. تیمی در این سایت وظیفه دارد با رصد وقایع مختلف جهان، آنها را به وقایع آخرالزّمان ربط دهد.
یا سایت «آرمگدون الرت» (هشدار آخرالزّمان) به مراتب، افراطیتر از سایت قبلی است كه این سایت به گونهای اخبار خود را درج میكند كه گویا فردا آخرالزّمان است و زمان ظهور مسیح(ع) فرارسیده است.
به طور كلّی این سایتها از پشتوانه مهدويّتستیزان صهیونیستی و غربی برخوردار هستند.
یكی از راههای مؤثّر مقابله با این هجومهای مجازی، تقویت عقاید و باورهای دینی، به ویژه در مورد ولایت و مهدويّت است و ایجاد سایتهای جامع پویا، به روز و چندزبانه درباره آموزه مهدويّت به منظور تبیین این آموزه، مؤثّر میباشد.
راهكارهای مقابله و ایستادگی در برابر مهدیستیزی
در مقابل روحيّه استكباری كه هم در دوران غیبت و هم در دوران ظهور، مهمترین عامل دشمنی و ستیز با امام است، میبایست به كارهایی مانند شناسایی اهداف و راهكارهای دشمن و آگاهیسازی افراد و جوامع نسبت به این امر، مقاومت و مقابله در مقابل توطئهها و تحرّكات دشمن پرداخت.
با ترمیم، تبیین و ایجاد اعتمادسازی باید حربه تخریب دشمن را خنثی نمود و با روشنگری و خرافهزدایی برای تعمیق ایمان و اعتقادات مردم گام برداشت و توطئه تحریف را ریشهكن نماییم.
اثبات اصل مهدويّت در یك محفل علمی با مخاطبانی كه اهل علم و اهل تفكّر و استدلالند، جزء آسانترین كارهاست و در این هیچ تردیدی نیست. ایمان و اعتقاد مردم هم خوب است؛ منتها تعمیق این ایمانی كه مردم به امام زمان(ع) دارند، كار بسیار ظریفی است. بخش مهمّ كار ایجاد مراكز تخصّصی مهدويّت این است كه عشق، محبّت و سوز و گدازی كه مردم به طور طبیعی نسبت به حضرت دارند، در سطح عموم و به خصوص جوانان، با یك نگاه عالمانه و آگاهانه همراه نمایند.
یك راهكار مناسب این است که فرقهها و جریانات انحرافی را معرفی و ضعفها و نواقص نظامهایی چون لیبرال دمكراسی و ... را بازگو نماییم و با ارائه استراتژیای مطابق با روایات درمقابل استراتژیهای دیگر گام برداریم و در خصوص تعمیق و تبیین اندیشه مهدويّت تلاش نماییم؛ از جمله راهكارهای مهم در ترویج و تفهیم فرهنگ مهدوی، میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
1. تئوریپردازی درباره مهدويّت
آموزههای دینی مهدويّت دارای دامنه و پیشینه تاریخی است و جزو بینادیترین اعتقادات مسلمانان شمرده میشود و در میان دیگر ادیان نیز با عنوان مصلح جهانی مورد توجّه قرار گرفته است. با توجّه به اهمّیت موضوع مصلح جهانی در میان ادیان، لازم است اندیشمندان با تئوریپردازی و گفتمانها، نقدها، نظرها، نكتهسنجیها و اظهارنظرهای ژرف درباره آموزه مهدويّت به قوّت عملی این موضوع بین ادیان بیفزایند.
خارج ساختن بحث مهدويّت از عرصههای سنّتی و واردكردن آن در محیطهای پژوهشی علمی موجب میشود كه مسئله مهدويّت بر زندگی انسانها اثر گذارد و آنان را با امام عصر(عج) مرتبط سازد.
2. شفّاف ساختن جنبههای شخصيّت و حكومت امام مهدی(عج)
نوشتن دائرهالمعارف، دانشنامه، پایاننامه و رساله تحصیلی، ایجاد سایتهای قوی، انتشار مجلّههای تخصّصی فیلمسازی و آثار ادبی و هنری در اینباره چارهساز است. دكترین مهدويّت سزاوار آن است كه در قالب رمان، فیلم، نمایشنامه و آثار هنری در سطح جهان ترویج شود.
3. رشد و اعتلای فرهنگ مهدويّت و مفهوم انتظار
در اینباره بررسی و تبیین روایتها و سخنان تاریخی موجود در كتابهای اعتقادی و منابع مهمّ اسلامی مثمر ثمر خواهد بود.
ارائه غلط موضوع مهدويّت یكی از عوامل مؤثّر در گریز اشخاص از مسئله مهدويّت یا نداشتن باور عمیق به امام عصر(عج) میباشد. وجود پارهای از سخنان نادرست و بیاساس درباره شخصيّت آسمانی امام مهدی(عج) موجب شده است كه چهرهای غیرواقعی و اسطورهای از ایشان ترسیم گردد. پس باید كوشش شود كه با بررسی تطبیقی روایتها و دقّتنظر در آنها، چهرهای معقول، مهربان و روزآمد از امام عصر(ع) ترسیم شود.
4. توسعه فرهنگ مهدويّت
در این راستا ایجاد كرسی مهدیشناسی در حوزه و دانشگاه، راهگشا است. در تمامی دانشگاههای جهان برای شناخت افكار اندیشمندان بزرگ، كرسیهای تدریس و پژوهش وجود دارد و تخصّص پارهای از استادها، تنها تدریس افكار یك اندیشمند است؛ به عنوان مثال برخی استادان در زمینه تدریس اندیشههای ارسطو تبحّر دارند و بهتر است در كشور عزیز اسلامی ما نیز باید برای هر یك از ائمّه اطهار(ع)، از جمله امام مهدی(ع) كرسی درس امامشناسی و مهدیشناسی گذارده شود و افرادی پرورش یابند كه در زمینه بزرگان هدایت و وحی، صاحبنظر باشند.
5. لزوم شناخت دشمن، تدارك و مهيّا شدن برای مقابله و دفاع در برابر مهدیستیزان
پس از شناخت و درك وجود دشمنان و معاندان در برابر مفهوم مهدويّت و اسلام و آگاهی از فعّالیتها و تلاشهای آنان در جهت تخریب فرهنگ مهدويّت، آنچه از نظر عقل و دین اسلام لازم و حقیقی است، لزوم شناخت دشمن و تدارك و مهيّا شدن برای مقابله و دفاع در برابر آن است. بدینسان به منظور ایجاد آگاهی و بیداری در تمامی انسانها نسبت به نیاز به امام، نخست بایستی با استفاده از ابزارهای كارآمد به تبیین ضرورت نیاز به امام و بیمانندی آن پرداخت و دوم آنكه نقد و بررسی جریان و نظامهای مدّعی نجات بشريّت، زمینه پذیرش حكومت طيّبه مهدوی را بیشتر فراهم میآورد.12
6. ایجاد آگاهی و بیداری مسلمانان و شیعیان نسبت به حقیقت و ماهیت دشمنان اسلام و مهدیستیزان
پس از شناخت ماهيّت دشمن و روشها و اهداف آن بایسته است با ارائه معارف مهدويّت به دور از خرافهپرستی و بدعتگذاری در اندیشه مسلمانان و ارائه آن به زبان جهانی و روزآمد مسلمانان و به ویژه شیعیان، نسبت به حقیقت و ماهيّت چالش مهدويّت آگاه ساخت.
7. معاد باوری اندیشمندان و عملگرایی خالصانه:
با تكیه بر اندیشه معاد و توجّه به تداوم بشريّت در دنیای دیگر، میتوان فارغ از فتنهها و فسادانگیزیهای دجّال و دجّالها ره پویید و به اردوی خداباوران و مهدییاوران جهان رسید.
تقویت باورهای مهدويّت و انتظار در نسل جوان، آشنا كردن امّتها به ویژه نسل جوان، با آرمانها، ارزشها و باورهای بنیادین فرهنگ والای مهدوی، زمینهساز استقرار و برپایی حكومت سراسر عدل منجيّ موعود خواهد بود.
یكی از ابعاد عظیم تكلیف حسّاس و بزرگ جوانان در عصر غیبت و انتظار، حفظ دین و نگهبانی از مرزهای عقیدتی و حراست از باورهای مقدّس است. در زمان غیبت حضرت وليّعصر(عج) ممكن است شبهههایی در ذهن ایجاد گردد یا عواملی به سستكردن پایههای اعتقادی جوانان برخیزند. بایستی در برابر این شبهات، مقاومت كرد. در این راستا، جوانان میتوانند با مطالعه كتب دینی، شركت در مجالس مذهبی و آشنایی بیشتر با مفاهیم اسلامی و شناسایی و پژوهش در ارزشهای اصیل اسلامی و دینی، خود را در برابر هجوم دشمنان دین حفظ نمایند.
سنگینترین رسالت جوانان مؤمن در حفظ دین این است كه بر اهل بیت(ع) و سیره آنها تمسّك جویند و با مطالعه دقیق و بررسی منطقی و عاقلانه، به حقیقت مهدوی دست یابند تا از لغزشهای دینی و اعتقادی در امان باشند. در احادیث و تعالیم ائمّه(ع) بر این تأكید شده که در عصر غیبت، راه امامان را طيّ نمایند و از تعالیم و احكام ایشان پیروی كنند. در این عصر، با سرمشق قرار دادن و الگو گرفتن از تعالیم انبیا میتوانند بعد دینداری و دینباوری خویش را تقویت و اعتلا بخشند و به عنوان منتظران واقعی حضرت، اعلام آمادگی نمایند.
بیتردید، نقش والدین و خانواده در تربیت كودكان و نوجوانان نقش بنیادی و مهمّی است؛ زیرا كودكان آئینه تمامنمای اعتقادات، باورها، ارزشها، ایمان و تربیت والدین و بزرگترهای خانواده هستند. بر این اساس، یكی از شیوههای مهمّ نهادینه كردن اندیشه مهدويّت، رفتار والدین است كه تأثیر آن بسیار فراتر از گفتار است. نوجوانان و جوانانی كه بدانند دوست داشتن و منتظر حضرت مهدی(عج) بودن، ثواب شهادت در ركاب آن حضرت و فضیلتهای بسیاری دارد، پیوند و محبّت امام در درونش نهادینه شده و باورهای مهدوی وی تقویت میگردد.
نقش استادها و معلّمان در مقاطع مختلف تحصیلی و دانشگاه، در گسترش فرهنگ مهدوی مؤثّر بوده است؛ به طوریكه اگر نسبت به امام مهدی(عج) معرفت داشته باشند و بتوانند این شناخت را به جوانان و نوجوانان القا كنند، میتوانند در این عرصه تأثیرگذار باشند.
پیرو آنچه محقّقان و پژوهشگران جمعآوری كردهاند، بیش از دویست آیه درباره حضرت حجّت(عج) در قرآن وجود دارد. برخی از آیات به طور مستقیم بر امام عصر(عج) و موضوعات مربوط به ایشان دلالت میكند. آشنایی با این آیات میتواند ما را با صفات و ویژگیهای یاوران امام عصر(عج)، خصوصيّات شخصيّتی امام زمان(عج) و دیگر موارد مربوط به حضرت مأنوس كند و زمینه ظهور آن منجيّ بشريّت، زودتر محقّق گردد و نسل جوان را به عنوان مهدیباوران مهدییاور مطرح كند.
از راهكارهای تقویت باورهای مهدوی و راهكار علمی تربیت نسل مهدوی در جهت فداكاری در فردای ظهور در ركاب امام مهدی(عج) این است كه جوانان ما با نشاط، امید و اقتدار به كسب قدرت بدنی و آمادگی نظامی و روانی برای یاری رساندن به حضرت بقیّهالله(عج) پرداخته و در مسیر آرمانها و اهداف مقدّس حضرت حركت نمایند.
پینوشتها:
1. قاسمی، 1390: 102.
2. همان، 103.
3. نام واقعیاش میشل دونوترام Michel de Naterdame در خلال سالهای 1503 تا 1560م. میزیست. عطّار و پیشگوی فرانسوی كه بسیاری از حوادث و جنگهای آینده پس از اتّفاق افتادن پیشگویان به وی نسبت دادهاند و كتاب یك هزار پیشگویی را تألیف كرده شامل پیشگوییهایی نامعلوم كه امروزه وی را مشهور كرده است.
4. آرماگدون Armageddon یا هرمجدون واژهای یونانی كه تركیب دو كلمه هر به معنی كوه یا تپه و «مجدون» به معنی بلند و مشرف. نام منطقهای در بیست كیلومتری جنوب شرقی «بندر حیفا» در شمال «فلسطین اشغالی» و در طول تاریخ شهری استراتژیك بوده كه از طرف صهیونیسم مسیحی به عنوان محلّ نبرد اسلام و صهیونیست در آخرالزّمان تلقّی شده است.
5. علوی طباطبایی، 1379: 73.
6. در دسامبر 1948 مطابق با 1365هـ . ش. در «دانشكده تاریخ دانشگاه تلاویو» (فلسطین اشغالی) با همكاری «مؤسّسه مطالعاتی شیلوهه» ـ كه یك مؤسّسه مطالعاتی غیرانتفاعی است و متّصل به صهیونیسم ـ كنفرانسی با حضور سیصد شیعهشناس درجه یك جهان برگزار شد و ظرف مدت سه روز در آن سیصد مقاله 100% تفصیلی تحقیقی و مبتنی بر عمدهترین متد تحقیقی و عمیقترین روشها ارائه شد. به قول مارتین كرامر ـ كه یكی از شیعه شناسان جهان و دبیر این كنفرانس بود ـ هدف اصلی از برپایی این كنفرانس شناخت مفاهیم محوری در تمدن شیعه اثناعشری و بعد بالطّبع شناسایی انقلاب اسلامی سال پنجاه و هفت ایران بود. در این كنفرانس افرادی مانند دانیل برومبرگ، ماروین زونیس، مایكل ام جی فیشر و دیگر شیعهشناسان، شرق شناسان و اسلامشناسانی غربی حضور داشتند. در بحث مبارزه با تفكّر مهدیباوری ابتدا امام حسین(ع) و بعد امام زمان(ع) را مطرح و هر دو را عامل پایداری شیعه میدانند؛ نگاه سرخ و نگاه سبز. در این كنفرانس كه افرادی شیعهشناس و سرشناس مانند برناردلوییس و مارتین كرامر و ... حضور داشتند این دیدگاه مطرح میشود كه شیعه به اسم امام حسین(ع) و با امام زمان(عج) قیامشان را حفظ میكنند.
7. جعفری، 1388: 51.
8. فیلمی علمی و تخيّلی به نویسندگی و كارگردانی براندون واچوفسكی است كه در سال 1999 م. اكران شد، آمیزهای است از اكشن و هنرهای رزمی و یك فیلمنامه چند لایه است كه حقیقت را از بشر مخفی و به آن اجازه میدهد یك زندگی متقاعد كننده و شبیهسازی شده داشته باشد
9. حق وردی، 1387: 1.
10. دلتا فورس (Delta Force) یك گروه خشن آمریكایی است كه توسط كلنل چارلز بكویت ـ یكی از فرماندهان ارتش آمریكا ـ در سال 1977 تأسیس شد. این گروه، سالها قبل از آن و در دهه 1970م. تحت نظر نیروهای ویژه هوابرد «انگلیس» (اس.ای.اس) آموزش میدیدند؛ امّا پس از مدّتی كار خود را با سرپرستی به «كویت» به طور مستقل آغاز كردند. «نیروهای دلتا» مهارتهای بسیار و خاصّی در تكنیكهای مختلف جنگی، نظامی، ضدّشورشی و نفوذی دارند.
11. جعفری، 1388: 135.
12. پورسيّدآقایی، 1380: 52 ـ 64.
صدرالله زین العابدی
فهرست منابع:
1. «استراتژی دشمنان در جنگ علیه امام زمان(ع)»، مجتبی الساده، (1387)، ترجمه سيّد شاهپور حسینی، ماهنامه موعود، ش 94.
2. «تهاجم یا تفاوت فرهنگی»، حسن بلخاری، (1378)، تهران، نشر حسن افرا.
3. «تاریخ عصر غیبت»، مسعود پورسید آقایی، (1380)، ج 29، تهران نشر مؤسّسه انتشارات حضور.
4. «بازیهای رایانهای از جنس آخر الزّمان»، مهدی حقوردی، (1387)، ماهنامه موعود عصر، شماره 87.
5. دایره المعارف بریتانیكا واژه مهدی و اسلام و زردتشت دایرهالمعارف دین و اخلاص واژه مهدی موسوعه المورد منیر بعلبكی.
6. اسماعیل شفیعی سروستانی، حسن بلخاری، علی كورانی، (1382)، «پیشگوییهای آخرالزّمان» (مجموعه مقالات)، تهران: نشر موعود عصر.
7. «غرب و آخرالزّمان»، اسماعیل شفیعی سروستانی، (1390)، تهران: نشر هلال.
8. «آخرالزّمان در مذاهب غرب بریتانیكا»، مرتضی دهقان، (1379)، دكترین مهدويّت.
9. «تصویر منجی در رسانههای غربی»، مجید شاه حسینی، (1384)، تهران: نشر موعود عصر.
10. «هالیوود و فرجام جهان»، سيّدابوالحسن علوی طباطبایی، (1387)، تهران: نشر هلال.
11. «اسطورههای صهیونیستی سینما»، محمّدحسین فرجنژاد، (1387)، تهران: نشر هلال.
12. «نقش هالیوود دراسلامستیزی»، علی قاسمی، (1390)، تهران: فصلنامه مطالعات سیاسی، سال چهارم، ش 17.
13. «صهیونیسم مسیحی و انگاره موعودگرایی»، محسن قنبری آلانق، (1388)، قم: نشر مؤسّسه آموزشی امام خمینی(ره).
14. «مسیح و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصولگرایی آمریكا)» رضا هلال، (1383)، ترجمه قیس زعفران، تهران: نشر هلال.
15. «پروتكلهای دانشوران صهیون»، نویهض عجاج، (1381)، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: نشر آستان قدس.
16. «زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران»، عبدالله شهبازی، (1379)، ج3، تهران: انتشارات مؤسّسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
17. «مثلث مقدّس»، اسماعیل شفیعی سروستانی، (1388)، تهران: نشر هلال.
18. «غرب شناسی»، سيّداحمد رهنمایی، (1382)، تهران: نشر صدف.
19. «مهدی آنگونه كه غرب معرفی میكند»، زهیر دهقانآرانی، (1391)، قم: دو ماهنامه امان شماره 36.
20. «آخرالزّمان و آینده نگری سینمایی»، امین خندقی، (1391)، قم: انتشارات مؤسّسه فرهنگی ولاء منظر.
21. «مهدیانكاری انتظارستیزی»، محمّدصابر جعفری، (1381)، تهران: نشر انتظار موعود.
22. «اندیشه نوین اسلامی در رویارویی با استعمار غرب»، محمّد بهی، (1377)، مشهد: نشر آستان قدس رضوی.
23. «عملكرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام»، علی بناب، (1385)، قم: نشر مؤسّسه امام خمینی(ره).
24. «پیشگوییهای نوسترآداموس»، شرفالدّین اعرجی، (1376)، ترجمه: یوسف عزیزی، تهران: نشر هاد.